در مباحث گذشته به معرفی سازمانهایی که در جهت تحقق جهانی بهتر فعالیت داشتند پرداختیم اما با وجود سازمان ملل متحد به عنوان یک نهاد بینالمللی که هدف آن حفظ صلح و امنیت جهانی، ترویج حقوق بشر و همکاری بینالمللی در حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، جنگ در جهان همچنان ادامه دارد و بدیهی است که بدون وجود صلح هیچگاه نمیتوان از جهانی بهتر سخن گفت این مسئله نشان میدهد که سازمان ملل کارایی خود را از دست داده و در رسیدن به تمام اهدافش ازجمله حفظ امنیت و صلح جهانی شکست خورده است، این سازمان در اجرای منشور حقوق بشر نیز موفق نبوده همچنین دستور کار توسعه پایدار 2030 باهدف پایان دادن به فقر و گرسنگی در جهان، حقوق بشر همه، دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی همه و تضمین حفاظت پایدار از کره زمین و منابع طبیعی آن، واضح است که با ضعف و ناکارآمدی این سازمان، امکان تحقق آن وجود ندارد از زمان تأسیس سازمان ملل تاکنون بیش از 200 جنگ در زمین رخداده، چندین نسلکشی به وقوع پیوسته، در سال 202
در قسمت قبلی به مفهوم یوتوپیا اشاره کردیم اکنون میخواهیم بررسی کنیم که چه میتوانیم به یوتوپیا برسیم رسیدن به یک آرمانشهر یا یوتوپیا در واقعیت میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد، چرا که این ایدهها اغلب به صورت ایدهآل و خیالی تصور میشوند با این حال، تلاش برای دستیابی به جامعهای بهتر و نزدیک به ایدهآل میتواند از طریق اقدامات عملی و تغییرات سیستماتیک در جامعه صورت گیرد در اینجا چند رویکرد برای پیشبرد این هدف آورده شده است 1 آموزش و پرورش توسعه سیستمهای آموزشی که تاکید زیادی بر روی اندیشهورزی، خلاقیت، و مسئولیت اجتماعی دارند میتواند نسلهای آینده را برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه آماده سازد 2 عدالت اجتماعی و اقتصادی فراهم آوردن فرصتهای برابر برای همه افراد جامعه، کاهش فقر و نابرابریها و توزیع عادلانه منابع 3 حکمرانی فدرال بر مبنای اندیشه های نوینی همچون جهانشمولیت جهان به یک دیدگاه تازه و کلی برای حل مسائل و برداشتن مرزها و رسیدن به صلح جهانی نیازمند است 4 پایداری زیس
آرمانشهر یا یوتوپیا ، که در فارسی به مدینه فاضله یا شهر فاضله نیز شناخته میشود، ایدهای است در فلسفه ی که به جامعهای ایدهآل و بینقص اشاره دارد این مفهوم که ریشههایی در اندیشههای افلاطون، فارابی و سایر فیلسوفان دارد، جامعهای را تصویر میکند که در آن عدالت، آزادی و برابری به طور کامل برقرار است و همچنین در چنین جامعه ای مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و ی حل شدهاند،عدالت، مساوات و همزیستی مسالمتآمیز بین افراد برقرار است و هر فردی به فرصتهای برابر برای رشد و توسعه دسترسی دارد و در حالت کلی افراد آن به رفاه و خوشبختی دست یافتهاند و به بهترین شکل ممکن زندگی میکنند این مفهوم به خصوص در ادبیات، فلسفه، و ت بسیار مورد بررسی قرار گرفته است در فلسفه ی، بحثهای زیادی پیرامون چگونگی ساختار و ویژگیهای یک آرمانشهر وجود دارد آرمانشهرها اغلب در آثار ادبی، فلسفی، و ی به کار میروند تا نویسندگان و متفکران بتوانند ایدهها و انتقادات خود را نسبت به وضع موجود جامعه به شکل خلاقانهای بیان کنند از م
آخرین جستجو ها